مهرساجونمهرساجون، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه سن داره

مهرساجون

زيارت

شنبه24 فروردين سال 93 خانوادگي يعني5نفره به زيارت شاه عبدالعظيم حسني رفتيم.يکي از جاهايي که من خيلي دوست دارم وبهم ارامش ميده زيارت شاه عبدالعظيم حسني هستش و خود من وقتي اندازه ي تو بودم زياد با خانوادم به اينجا ميومدم اينم عکساي خوشگلت موقع زيارت ...
27 فروردين 1393

3ماهگي

١٠ فروردين سال93 مهرساي من 3 ماهه شد اون روز من و بابايي مهرسا ميخواستيم تا به عيد ديدني خونه ي خواهراي من بريم ولي خاله منصوره زنگ زد تا خواست ما به اونجا بريم ماهم که از خداخواسته دلمون براي رادمان تنگ شده بود همونجا گفتيم باشه و شام به اونجا رفتيم و تمامه خاله ها  جز خاله فاطمه که کلي جاش خالي بود اونجا جمع بودن همه نشسته بوديم که ديديم خاله منصوره با1کيک وارد شد و شروع کرديم به جشن گرفتنه 3ماهگي مهرسا. براي گرفتن اين عکس ها نميدوني چقدر تلاش کرديم.خاله جوووووون مرسي ...
27 فروردين 1393

خريد

١٥ فروردين سال 93 يک روز تعطيل بود ولي بابايي به سرکار رفت ولي ابجيات به مدرسه نرفته بودن و حسابي حوصلشون سر رفته بود و هي ميگفتن بريم بيرون و از اونجايي که من کمر درد دارم و نميتونم توجيگر رو بغل کنم ابجي شکيلا زحمت اين کارو ميکشه  و اخر سر من راضي شدم تا شمارو به گردش ببرم رفتيم و مغازه ها رو ديديم تا اينکه ابجي مريم فروشگاه و خوراکياي رنگي رو  ديد و خواست تا براش بخرم  رفتيم و شکيلا که ديگه خسته شده بود اين خلاقيت رو نشون داد حالا خودت ببين ...
27 فروردين 1393

اولين 13 بدر دخترم

١٣فروردين سال93اولين 13بدر مهرساي من بود .امسال با خواهرم تصميم گرفتيم به باغ (اقا يحيي) شوهر خاله منصوره بريم ماهم صبح ساعت 8 بيدار شديم و اماده ي رفتن شديم من از شب قبل استرس داشتم تا تو امروز اذيت شي ولي خداروشکر اينطور نشد تو و اقا رادمان (خنگول)کل روزو خوابيدين  فقط من يه عذر خواهي به تو بدهکارم چون نتونستم عکساي قشنگي ازت بگيرم ...
27 فروردين 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساجون می باشد